روایتی از استراتژی تولید رسانهای ضدانقلاب در اغتشاشات ۱۴۰۱
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۹۹۴۳۰
حوادث و اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ برگ جدیدی را در طول تاریخ چهل و اندی سال انقلاب اسلامی ورق زد؛ در جریان حوادث سال گذشته جنس مسائلی که از آنها به عنوان پاشنه آشیل نا آرامیها نام برده شد، متنوع بود. این ناآرامیها علتهای متفاوتی داشت. هنگامی که از بالا به این مسائل نگاه میکنیم، متوجه خواهیم شد که ناآرامیهای سال گذشته برای جامعه ایران به ویژه نسل جوان آن و به ویژه زنان و دختران آن محصولات جدیدی را هم به دنبال داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حالا بعد از گذشت مدت زیادی از آن حوادث و نا آرامیها، تقریباً با خیالی آسوده میتوان گفت یکی از مواردی که موجب شد این ناآرامیها شکل بگیرد، ادامه پیدا کند و تشدید شود، رسانه بود. مقولهای که روز به روز با پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطی و فناوریهای نو ظهور بر سرعت آن افزوده میشود. برخی بر این باورند که اصلاً علتالعلل ناآرامیهای سال گذشته رسانهها و به ویژه فضای مجازی بود.
به همین علت، با دکتر علیرضا پورجعفری، روزنامهنگار و کارشناس رسانه پیرامون موضوع کنشگری رسانهها و فضای مجازی در رخداد ناآرامیهای سال گذشته به گفتگو نشستیم:
ناآرامیهای سال گذشته، تغییرات محسوسی را در جامعه ما به ویژه در نسل جوان به وجود آورد؛ اگر بخواهیم یک کالبد شکافی از این اتفاقات داشته باشیم، ریشههای بحث را باید در کجا دنبال کنیم؟
پورجعفری: اگر بخواهیم نا آرامیهای سال گذشته را درست تحلیل کنیم؛ باید آن را درعوامل زیادی ببینیم. یک دست از این عوامل، عوامل جامعهشناختی هستند. اصلاً چه شد که بخشی از جامعه ایرانی به ویژه نسل جوان، آن اتفاقات برایش رخ داد. یعنی میبایست به سراغ مولفههایی برویم که ریشههای آن در مباحث جامعهشناسی پیدا میشود. یک دست از این عوامل را باید در مولفههای فرهنگی جستجو کرد. سال گذشته در جریان ناآرامیها یک سری از نمادهای فرهنگی ما که من برجستهترین آنها را حجاب میدانم، مورد حمله قرار گرفت و آسیب دید. یک دست از این عوامل که به تعبیر من مهمترین این عوامل هم هست را باید در ماجرای رسانه و کنشگریهای فضای مجازی دید و تحلیل کرد. پس جمعبندی پاسخ به این سوال این است که ریشههای بحث را باید در مولفههای جامعهشناختی، فرهنگی و در نهایت رسانهای دید و دنبال کرد.
اشاره کردید به سه دسته عامل که در تحلیل ناآرامیهای سال گذشته اثرگذار بودند؛ بفرمایید، به طور مشخص رسانهها به ویژه فضای مجازی چطور موجب شکلگیری و تشدید ناآرامیها در سطحی گسترده شدند؟
پورجغری: تحلیل آرایش رسانهای در نا آرامیهای سال گذشته نشان میدهد که ناآرامیها در هم افزایی میان رسانههای سنتی مانند رادیوها، تلویزیونها و روزنامهها به کمک فضای مجازی اتفاق افتاد. بر خلاف بسیاری که صرفاً فضایمجازی را عامل اصلی ناآرامیها میدانند، من فکر میکنم در جریان ناآرامیهای سال گذشته هرچند فضایمجازی به عنوان ابزاری قدرتمند در دست طرف مقابل بود، اما عامل اصلی نبود و صرفاً به عنوان یک ابزار استفاده شد. در قلههای خبری ناآرامیهای پارسال، روایت در رسانههایی مانند اینترنشنال، بی بی سی، رادیو فردا، کیهان لندن و حتی رسانههای معتبری مثل CNN شکل میگرفت و سپس در فضای مجازی توسط کاربران به صورت گسترده منتشر میشد. این مسئله را شما به راحتی میتوانید در اعلام خبر اولیه به کما رفتن و در ادامه هم فوت مهسا ببینید. خاطرم هست که میدان دار روایت در آن یکی دو روز اول اینترنشنال بود که ابتدا خبر را در تلویزیون خودش رفت سپس آن را به میدان صفحات اینستاگرامی و بقیه سکوهای مجازی آورد. پس در عمق میدان عملیات رسانهای در جریان نا آرامیهای سال گذشته، شاهد این هستیم که عملیاتهای رسانهای در دو مرحله طراحی شده و صورت میپذیرفت. ابتدا روایت در رسانههای اصلی یعنی رادیو و تلویزیونها با رعایت همه عناصر روایت در خبر ساخته و پرداخته میشد، سپس در مرحله دوم این روایت به فضای مجازی و رسانههای اجتماعی میرسید و از آنجا هم به تعبیر من با پاسکاری میان کاربران به هدف برخورد میکرد.
اشاره کردید که در حوزه رسانه، فضای مجازی را به عنوان عامل اصلی در ناآرامیهای سال گذشته نمیدانید. برخی کارشناسان بر این باورند که اتفاقاً ما از این بحث آسیب پذیرفتیم. از طرف دیگر شواهدی هم مثل حجم بالای تولید محتوا در توییتر و مباحثی مثل رباتها و همه اینها نشان میدهد این اتفاق افتاده؛ این دوگانه را چطور تحلیل میکنید؟
پورجعفری: فضای مجازی و فضای رسانههای رسمی و سنتی در این اتفاق به صورت همافزا حرکت کردند که آن ناآرامیها رخ داد. یکی از نکاتی که باید در این جا به آن اشاره کنم بحث هویت است. به باور من در ناآرامیهای سال گذشته عملکرد طرف مقابل در رسانهها و فضای مجازی یک نوع بحران هویتی را برای برخی جوانان ما به وجود آورد. ریشه این بحث هویت هم به مباحث منوئل کاستلز اندیشمند بزرگ ارتباطات بر میگردد. کاستلز در کتاب قدرت ارتباطات، یکی از ویژگیهای مهم و برجسته منفی عصر اطلاعات را مساله بحران هویت عنوان میکند. من فکر میکنم در ناآرامیهای سال ۱۴۰۱ بحران هویت به اوج خودش رسید. یعنی نقطهای که در آن جوان ایرانی که هدف عملیات طرف مقابل بود، به یک از خود بیگانگی دچار شد؛ از خود بیگانگی که مصداقی برای آن پیدا نمیکرد. خاطرم هست در کوران ناآرامیهای سال گذشته در جلسه با یکی از مسئولان استانی استان تهران، ایشان میگفت یک دختر هفده سال دو افسر نیروی انتظامی را در جریان اغتشاشات خیابانی به شهادت رسانده است. در بازجوییها وقتی که از این دختر هفده سال دلیل این کار سوال شده، عنوان کرده من میخواستم هیجان فلان بازی کامپیوتری را تجربه کنم و اصلاً فکر نمیکردم این محیط با محیط بازی کامپیوتری متفاوت است! لذا وقتی از هویت و بحران هویت صحبت میکنیم دقیقاً مواردی از این دست را در نظر داریم
به بحث مهم بحران هویت و شکلگیری آن در میان برخی جوانان ایران در آن بازه زمانی اشاره داشتید. چه مراحلی طی شد که این بحران هویت عملیاتی شد و اتفاق افتاد؟
پورجعفری: در وقایع سال گذشته طرف مقابل، علاوه بر راهاندازی جنگ ترکیبی که ترکیبی از فضای واقعی و مجازی است، به باور من یک جنگ ترکیبی رسانهای هم راه انداخت و در مقاطعی به پیروزی هم رسید؛ جنگ ترکیبی رسانهای یعنی استفادهای همزمان از همه ظرفیتهای رسانه اعم از بازی که نمونه مشخص آن را در سوال قبل عرض کردم، تا پیام رسانها تا شبکههای اجتماعی و.... جریان ضد انقلاب در ناآرامیهای سال گذشته در وهله اول گرههای شناختی جامعه ایران به ویژه جوانان و نوجوانان را شناسایی کرد. رد پای این مساله را میتوانید به وضوح در ماجراهایی مثل اعلام خبر درگذشت مهسا، نیکا و بقیه این افراد دنبال کنید. در مرحله بعدی طرف مقابل برای این قلههای شناختی برنامهریزی انجام داد و تولید روایت کرد. یکی از نکات مهم در تولید و نگارش روایت شخصیتپردازی است. ضدانقلاب در تولید روایت خود ابتدا قلههای شناختی جوانان و نوجوانان ما را شناسایی کرد. او فهمید که جامعه ایرانی روی جنس زن و اخباری از این دست حساس است لذا در تولید روایت، تمرکز خود را بر روی شخصیت زن قرار داد. در مرحله بعدی تولید روایت، ضد انقلاب روی کانتکس یا زمینه روایت هم کار کرد. در مرحله سوم از جمهوری اسلامی اهریمنسازی کرد و در مرحله آخر هم با عنایت به جوابی که از دو مرحله قبل گرفت، به کار خود پایان داد. این پایان دادن به کار یعنی آن کاری که میخواست در افکار عمومی انجام دهد و از آن نتیجه بگیرد، به بهترین شیوه ممکن انجام شد.
از لحاظ رسانهای فکر میکنید که استراتژی تولید و انتشار محتوای جریان ضد انقلاب در ناآرامیهای سال گذشته بر چه موضوعی استوار بود؟
پورجعفری: در عالم رسانه و ارتباطات گزاره معروفی است که میگوید «خبر خوب خبر بد است»؛ حالا چرا؟ به این دلیل که عموماً در رسانهها، خبر منفی یا خبر بد بازتاب بیشتری دارد. در واقع خبر منفی یا خبر بد برای مخاطبان رسانهها جذابیت بیشتری دارد. مثلاً شما میبینید هنگامی که در نقطهای از کشور یا حتی خارج از کشور حادثهای مانند سیل و زلزله و آتش سوزی و از این دست حوادث رخ میدهد، مخاطبان بیشتر از اخبار مثبتی که در طول روز با آن درگیر هستند، از آن استقبال میکنند. حتی زمانی که روزنامهها مشتری بیشتری داشت، مخاطبان صفحات حوادث بیشتر بودند. من فکر میکنم در جریان نا آرامیهای سال گذشته استراتژی طرف مقابل انتشار و مانور روی اخبار منفی بود. به همین دلیل هم میتوانست به راحتی و خیلی زود گفتمانسازی کند. مثلاً حجم تولیدات محتوایی طرف مقابل را در در ماجرای حسین رونقی ببینید. به طور موکد عنوان شد که پاهای این فرد شکسته شده است. خاطرم هست همان موقع چقدر موج توسط کاربران در فضای مجازی شکل گرفت، اما بعداً که تصاویر این فرد در بیمارستان بیرون آمد مشخص شد که واقعیت چیست؛ بنابراین میتوان گفت که استراتژی رسانهای طرف مقابل در جریان ناآرامیهای سال گذشته انتشار و مانور روی اخبار منفی و بد بود که طبق یک قاعده شناختی از طرف مخاطب خریدار بیشتری داشت.
با نگاهی آسیب شناسانه، وضعیت رسانهای در داخل را در نسبت با جریان ضدانقلاب چطور دیدید و در ادامه ماجرا چطور میبینید؟
پورجعفری: متاسفانه ما در جبهه رسانهای در انقلاب اسلامی نسبت به طرف مقابل تا الان در نقطه پدآفند قرار داشتهایم. این یعنی عموماً منتظر ایستادیم تا طرف مقابل یک کنش رسانهای ناظر به یک امر اجتماعی در داخل کشور ما انجام دهد، سپس ما در برابر آن اقدام کنیم. اتخاذ این رویکرد تا الان به ویژه در مقاطع و برهههای حساس منجر به آسیب دیدن سیاست، جامعه و فرهنگ ما شده است. سال گذشته هم متاسفانه دقیقاً همین اتفاق افتاد. هم در ابتدای اعلام اتفاقی که برای خانم مهسا امینی رخ داد هم در ادامه مسیر؛ تجربه این طور نشان داده که در عملیاتهای رسانهای طرف مقابل وقتی شروع به عملیات میکند، وقتی مرحله اول عملیاتاش تمام میشود منتظر پاسخ از طرف مقابل است. اگر از طرف مقابل پاسخی آمد متناسب به شدت و نوع پاسخ برنامهریزی کرده و عملیات را ادامه میدهد، اگر پاسخی نیامد مرحله بعدی سناریو خود را اجرایی میکند و همینطور به پیش میرود. سال گذشته در ابتدای اعلام خبر مهسا وقتی طرف مقابل شروع کرد از داخل پاسخ درخوری دریافت نکرد لذا مرحله دوم را انجام داد. بعد از مرحله دوم پاسخی مناسبی دریافت نکرد مرحله سوم اجرا شد و در نهایت هم مرحله چهارم این سناریو که همان شورش بود را رقم زد. پس ما سال گذشته به دلیل اتخاذ موضع پدآفندی همیشه یک پله از طرف مقابل عقب ماندیم و به باور من این عقب ماندگی رسانهای کمی هنوز ادامه دارد.
در پایان، به نظر میرسد جریان ضد انقلاب روند خود را همچنان ادامه خواهد داد؛ در حوزه رسانه راهکار یا راهکارهای عملیاتی شما برای عدم آسیب دیدگی رسانهای چیست؟
پورجعفری: من فکر میکنم بهترین کار این است که راهکارها و استراتژیهای طرف مقابل را به خودش برگردانیم. رسانه و رسانهایهای ما باید قلههای شناختی مخاطبان و کاربران رسانههای اجتماعی را به خوبی شناسایی کنند. بعد از مرحله شناسایی میبایست محتوای مناسب این قلههای شناختی و گرههای شناختی تولید شده و سپس در بسترهای مختلف منتشر گردد. به نظر من ما باید از فضای تولید محتوای قیاسی یا تطبیقی فاصله بگیریم. اینکه مثلاً در فلان کشور فلان مساله قانون است پس در این جا هم باید قانون باشد، استدلالی اشتباه است.
طرف مقابل تلاش دارد تا یک بی هویتی را به جوان امروز ما القا کند. رسانه ما باید با رصد دقیق و به موقع این مساله را درست شناسایی کرده و در موقع درست پاسخ دهد. ما باید در رسانه به سمت تولید روایتهای مرجع حرکت کنیم. روایتهایی که متناسب با گرههای شناختی مخاطبان رسانهها و کاربران فضای مجازی باشد. باید دقت کرد تیر هوایی زدن در دنیای امروز رسانهها اشتباه محاسباتی است.
منبع: دانشجو
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: رسانه های ضد انقلاب اغتشاشات استراتژیک ناآرامی های سال گذشته من فکر می کنم سال گذشته تولید روایت رسانه ای نا آرامی ها جریان نا رسانه ها بحران هویت فضای مجازی رسانه ها ضد انقلاب طرف مقابل جریان ضد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۹۹۴۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دشمنان آگاهانه برای تجزیه ایران میجنگند
فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر ۲۸ پیاده کردستان گفت: دشمنان آگاهانه برای تجزیه ایران میجنگیدند و اکنون نیز با حداکثر توان تلاش کرده تا به اهداف شومشان برسند و متاسفانه برخیها نیز از آنان حمایت میکنند! - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از سنندج، آئین بزرگداشت سالروز شهادت شهیدان «عدنان مردوخی و محمد رشید احمدی» از شهدای آزادسازی باشگاه افسران سابق پیشازظهر امروز با حضور مسئولان، فرماندهان نظامی و انتظامی، خانوادههای معظم شهدا و جمعی از مردم در بنیاد حفظ آثار این شهر برگزار شد.
اقتدار نیروهای مسلح لرزه بر تن دشمنان انداخته است
فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر 28 پیاده کردستان در این مراسم با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای انقلاب اسلامی اظهار داشت: شهدا و رزمندگان اسلام به خاطر آزادی این نقطه؛ باشگاه افسران هر آنچه که داشتند در طبق اخلاص گذاشتند تا این مکان به دست ضدانقلاب نیفتد.
امیر حمیدرضا رحمتپور، با بیان اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی حاکمیت کشور تغییر پیدا کرد، افزود: انقلاب اسلامی ایران با بهرهگیری از آموزههای قرآنی و تعالیم نبوی، نمونه کاملی از حیات طیبه را به مردم جهان عرضه کرد و پس از گذراندن فراز و نشیبهای بسیار، الگویی برای مسلمانان و آزاد اندیشان جهان شده است.
وی با اشاره به ماجرای محاصره باشگاه افسران سنندج تصریح کرد: دشمنان آگاهانه برای تجزیه ایران میجنگیدند و اکنون نیز با حداکثر توان تلاش کرده تا به اهداف شومشان برسند و متاسفانه برخیها نیز از آنان حمایت میکنند!
فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر 28 پیاده کردستان افزود: در آن دوران 2 هزار نفر نیروی ضدانقلاب باشگاه افسران سنندج را محاصره و تمام راههای دسترسی را بسته بودند و تنها 50 نفر در مقابل آنان ایستادند و شهدای همچون مردوخی و احمدیها با گذشت از جان خود و لبیک به ارزشها و آرمانها، جانشان را برای حفظ این آب و خاک تقدیم کردند.
وی بیان کرد: فرزندان این دیار همچون شهیدان مردوخی و احمدی جانانه و آگاهانه از کیان و میهن اسلامی دفاع کردند و در این راه شربت شهادت نوشیدند و نامشان همواره ماندگار شده است.
رحمتپور اظهار کرد: تجزیه ایران آرزوی دیرینه ایران است تا کشور را تحت سیطره خود در بیاورند و منابع و ظرفیتها را به غارت ببرند؛ هدف شومی که شهدایی همچون مردوخیها و احمدیها اجازه تحقق آن را ندادند.
وی با بیان اینکه سپاه و ارتش متحد و مقتدر در برابر دشمنان ایستادهاند، خاطر نشان کرد: ایران امروز یکپارچه، قدرتمند و مجهز به موشکهای نقطهزن و پهبادها بوده که در صورت کوچکترین تعرض، نابود خواهند شد.
فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر 28 پیاده کردستان با تأکید بر اینکه نیروهای مسلح کشور همچون ید واحده در برابر دشمنان ایستاده و مایه امید دلسوزان انقلاب و اتحاد آنان لرزه بر تن بدخواهان انداخته است، عنوان کرد: امیدوارم برای تداوم شکستهای پی در پی دشمنان، این وحدت اتحاد همچنان ادامه داشته باشد.
«باشگاه افسران» نماد مقاومت و ایستادگی پیشمرگان مسلمان کُرد
مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان کردستان نیز در این مراسم با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای انقلاب اسلامی اظهار داشت: باشگاه افسران سابق یک روزی در محاصره گروهکهای ضدانقلاب بود، در چنین روزی هشتم اردیبهشتماه دو نفر از مدافعان باشگاه به شهادت رسید و در این مکان مقدس به خاک سپرده شدهاند.
سرهنگ علی کلوندی گفت: «باشگاه افسران» یکی از نقاط حماسی و یادمان دوران دفاع مقدس و یکی از نمادهای مقاومت و ایستادگی پیشمرگان مسلمان کُرد در استان کردستان است.
وی با بیان اینکه احترام به خانوادههای شهدا را وظیفه خود میدانیم، تصریح کرد: برگزاری این یادوارهها کوچکترین کاری است که میتوانیم در حق خانوادههای شهدا انجام دهیم.
مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان کردستان بیان کرد: موضوع دفاع مقدس در کردستان آنچنان که باید و شاید تبیین نشده است. امیدواریم بتوانیم ضمن تبیین واقعیات، قدردان خون پاک شهدا و ادامهدهنده راه پرافتخار این عزیزان باشیم.
عبدالله جعفری از پیشمرگان مسلمان کُرد نیز در این مراسم به بازگویی خاطراتی از ماجرای محاصره باشگاه افسران سنندج پرداخت.
در پایان این مراسم وصیتنامه شهید مردوخی توسط دانشآموز ندا ملائی قرائت و از خانواده معظم شهدا و رزمندگان اسلام تجلیل شد.
ماجرای محاصره باشگاه افسران سنندج توسط 2هزار منافق
به گزارش تسنیم؛ در اردیبهشتماه سال 59، بخشی از شهر سنندج، به تصرف ضدانقلاب درآمد تا به زعم و باور غلطشان، یک دولت دیگر راهاندازی کنند؛ تعدادی از نیروهای پاسدار، ارتش و پیشمرگان مسلمان کُرد با دیدن این اتفاق، در محل «باشگاه افسران» به دلیل اشرافیت به منطقه مستقر شدند و دفاعشان از این نقطه شروع شد.
نیروهای ضد انقلاب وقتی متوجه شدند که نقطه حساس و تعیینکنندهای را از دست دادند، همه توان و تلاششان را در اطراف این مقر متمرکز کردند، براساس شنیدهها نزدیک به 2هزار نیروی ضدانقلاب از گروهکهای کومله، دموکرات، چریکهای فدایی خلق، اقلیت، اکثریت، پیکار، رنجبران، و دهها گروه مزدور دیگر که در آن زمان در شهر سنندج مقر داشتند، همه کنار هم قرار گرفتند تا «باشگاه افسران» را از دست برادران رزمنده بگیرند.
کمتر از 50 نفر نیروی با اعتقاد و با ایمان، در مقابل 2 هزار نفر ضدانقلاب بودند. از صبح تا شب ضدانقلاب به باشگاه افسران آتش میریخت. شب هم شروع به تبلیغات روانی و جنگ روانی میکرد که «بیایید تسلیم شوید امشب شب پایانی شما است؛ امشب میآییم شما را سر میبُریم» اما برادرانمان در این مکان و در محاصرهای 22 روزه مقاومت کردند و وقتی ضدانقلاب ناامید شد و فهمید نمیتواند این نقطه را بگیرند، دست به محاصره نیروها زد.
راه امدادرسانی بسته شد، آب و برق را به روی رزمندهها قطع کردند، آذوقه و حتی دارویی برای مجروحان وجود نداشت. پیکرهای شهدا در این پایگاه مانده بود و امکانات داشت به حداقل میرسید. از طرفی هم ضدانقلاب همه توانش را گذاشته که باشگاه افسران را بگیرد و میخواستند غائله پاوه را بار دیگر در سنندج و محل باشگاه افسران تکرار کند؛ فاصله رزمندهها با یگان پشتیبانیکننده حدود 2 هزار متر بود؛ یعنی دشمن چنان، مسیر را اشغال کرده بود که نیروهای لشکر 28 هم نمیتوانستند با طی کردن مسیر به مدافعان اسلام امدادرسانی کنند یا آنها را از محاصره دربیاورند.
بعد از 22 روز مقاومت در چنین شرایطی، نیروهایی از کرمانشاه به فرماندهی شهیدان «محمد بروجردی» و «علی صیاد شیرازی» به سختی از فرودگاه وارد شهر سنندج شدند؛ بعد از طراحی عملیات، در نخستین روزهای اردیبهشت 59 با هدف رهایی نیروهای حاضر در باشگاه افسران از محاصره و پاکسازی مناطق مختلف شهر از وجود ضدانقلاب، عملیات از چند محور آغاز شد.
محورهای عملیاتی به فرماندهی شهید صیاد، شهید محمد بروجردی و رحیم صفوی و محور دیگر از گردنه صلواتآباد، وارد عمل شدند. عملیات گستردهای انجام شد و رزمندگان با جنگ حدود 20 روزه موفق شدند ضدانقلاب تا دندان مسلح را که نیروی چندهزار نفری در سنندج داشت، با تلفات و زخمیهای زیاد از سنندج بیرون کنند و باشگاه افسران که در محاصره ضدانقلاب بود از محاصره خارج و رزمندگان وارد مقرهای محل شدند.
مزار مطهر پنج شهید گمنام که در مناطق عملیاتی شلمچه (عملیات کربلای 5)، طلائیه (عملیات خیبر) و فکه (والفجر مقدماتی) در برابر دشمنان نظام جنگیدند، به همراه پیکر پاک و مطهر شهیدان «عدنان مردوخی» از پیشمرگان مسلمان کُرد و «محمدرشید احمید» از درجهداران ارتش جمهوری اسلامی ایران که هشتم اردیبهشت 1359 براثر مقاومت دلیرانه در مقابل ضد انقلاب به شهادت رسیدند، در این مکان مقدس قرار دارد.
باشگاه افسران یکی از نقاط حماسی و یادمان دوران دفاع مقدس و یکی از نمادهای مقاومت و ایستادگی پیشمرگان مسلمان کُرد در استان کردستان است کمااینکه در دوران دفاع مقدس حماسه باشگاه افسران و صدها مورد مانند آن، بارها در این خطه از سرزمین اسلامی اتفاق افتاده است.
انتهای پیام/481/